قبل از اين که بخواهي در مورد من و زندگي من قضاوت کني
کفشهاي من را بپوش و در راه من قدم بزن
از خيابانها، کوهها و دشت هايي گذر کن که من کردم
اشکهايي را بريز که من ريختم
دردهاي من را تجربه کن
سالهايي را بگذران که من گذراندم
روي سنگهايي بلغز که من لغزيدم
دوباره و دوباره برپاخيز و مجدداً در همان راه سخت قدم بزن ، همانطور که من انجام دادم
آن زمان مي تواني در مورد من قضاوت کني ...

+ نوشته شده در سه شنبه ۹ اسفند ۱۳۹۰ ساعت ۴:۲۶ ب.ظ توسط مهدیس همیشه تنها
|
جسارت میخواهد نزدیک شدن به افکار دختری که روزها مردانه با زندگی میجنگد