من نمی خواهم مثل همه ی زن ها ی اینجا

دل خوش باشم به داشتن کسی که

در کوچه پس کوچه های شهر دست دیگری را در دستانش می فشارد

و شب که به خانه می آید

خسته است و کنج اتاق خواب در حال استراحت از نوع پیامک دادن به او

من می خواهم دختری باشم از عصر یخبندان

که به جای مردمک 

دوتکه یخ الماسی در چشمانش گذاشته است