پرم از اشک
آنقدر که
دنیا
باید چتر بر سرش بگیرد . . .

آنقدر ها هم

روی وقار من حساب نکن…

قطب زمین هم که باشم

تو را که میبینم

یخ هایم آب میشود….

چـه کسـی گُفـته که مـــــــن تنــــهایم؟!...
مـــــــــن،
سُکـوت،
      خـــــــاطِرات،
   بغـــــــض،
و اشــک،همـــیشــــــه با همیـــــــم...!!
بگـذار تنـهایــی از حســــودی بمیرد!...

 

گاهی با یک قطره ، لیوانی لبریز می شود

گاهی با یک کلام ، قلبی آسوده و آرام می گیرد

گاهی با یک کلمه ، یک انسان نابود می شود

گاهی با یک بی مهری ، دلی می شکند

مواظب بعضی یک ها باشیم !

در حالی که ناچیزند ، همه چیزند.

تمام برگ های دفترم تمام شد
قلمم به پایان رسید
دستم سست شد
چه سرمشقی دادی به من ...؟
هنوز هم می نویسم :
" دل دادن خطاست "

بعضی چیزها را " باید " بنویسم


نه برای اینکه همه " بخونن " و بگن " عالیه "

 

برای اینکه " خفه نشم "

 

همین !!

گـاه دلم می گیرد... (!)

گـاه زندگی سخت می شود... (!)

گـاه تنها , تنهایی  آرامـش  می آورد

گـاه گـذشته اذیتم می کند

این`گـاه هـا`... گـهـگـاه تـمـامــ روز و شـب من میشوند ... (!)

✿ آنوقت بـغـض گـلـویـم را میگیرد !

✿ درست مـثـل هـمین روزها...


ســـر خــــاک مــن...

اونـی که بیشـتر اذیتم کرد بیشـتر گریه میکنه...

اونـی که نخواست منو ببینه بالاخره میاد دیدن جسـدم...

اونـی که حتی نیومد تولدم زیر تابـوتـمـو گرفته...

اونـی که سـلام نمیکرد میاد برا خداحافظــی...

عــجـــب روزیــــــه اون روز...

[تصویر:  7463914-b.jpg]

با تو از عشق میگفتم

از پشیمانی

واز اینکه فرصتی دوباره هست یا نه؟

در جواب، صدایی بی وقفه میگفت: دستگاه مشترک مورد نظر خاموش میباشد.

اه ه ه ه

دیـشـب خـدا آهـسـتـه درِ گـوشـم گـفـت:
دیــــــگـــــه بـــَـســــــه...
بـاران از اشــک هــایــت خــجــالــت مـی کــشــد...

 

 


"خندیدن"



خوب است...

"قهقهه" عالی است...

"گریه" آدم را آرام می کند...

اما...

ل
عنت به" بغض"!!!!


دلیل تنهاییم را تازه فهمیدم !

وقتی محبت کردم و تنها شدم

وقتی دوست داشتم و تنها ماندم

دانستم باید تنها شد و تنها ماند تا “خـدا” را فهمید …

 

 

گراهام بل ِ لعنتی عزیز !

تلفنی که زنگ نمی خورد
که

نیازی به اختراع
نداشت !!

حوصله
ات سر رفته بود

" چسب ِ قلب
" اختراع می کردی ؛

می چسباندیم روی این ترک های
قلب ِ صاحب مرده مان

و غصه ی
زنگ نخوردن ِ تلفنی

که اختراعش
نکرده ای را

نمی خوردیم
!!

ساده
بگویم گراهام بل عزیـــز !

حال ِ این روزهای مرا ، تــو هم مقصری
...

[تصویر:  i9tpyvbl7udt68y27kyj.jpg]

بغضی عـــجیب گلویم را می‌‌فشارد
شبیهِ بغضِ مــــــــادری

که در را به روی صاحب خانه
آن هم پس از سه ماه دیــــر کردِ کرایه خانه باز
می‌‌کند!

شبیهِ لحظه‌ای
که
بـــابا

آبِ دهانش را قورت
می‌‌دهد و
می‌ گوید؛
دخترم
!
خواستگار
آمده است
چایی داریـــم؟!!

[تصویر:  8glqo57in79eau9fkryt.jpg]

كــاش گاهي خدا

از پشتـــ ابرها مي آمد

گوشمـــ را محكم ميگرفتـــ و داد ميزد:

آهــاي!بگيـــر بشين ! انقد غر نزن! همينه كه هستـــ ...

بعد يه چشمكــ ميزد و تو گوشم ميگفتـــ:

همهـ چي درست ميشه....

 
کنج گلویم قبرستانیست پرازاحساس هایی که زنده به گورشده اند به نام....بغض...

[تصویر:  0ypq0ajtb7wzt7lc9j.jpg]

همیشه باید کسی باشد
تا بغض‌هایت را قبل از لرزیدن چانه‌ات بفهمد...

من یک زنـــــم!

وقتی خسته ام

وقتی کلافه ام

وقتی دلتنگم

                                                  بشقاب ها را نـــمی شکنم

                                                  شیشه ها را نـــمی شکنم

                                                   غرورم را نـــمی شکنم.

                                                   دلت را نـــمی شکنم.

                                                   در این دلتنگی ها زورم به  تنها چیزی که میرسد

                                                   این بغـــض لعنتی ست!

[تصویر:  72poy9u2ynmcyltg2qvf.jpg]
 
بعضــــــی ها گـــریه نمی کنند !

اما….

از چشـــــم هایشان معـلـوم است که

اشکــــی به بــزرگی یــک سـکــــوت ،

گــــوشه چشـمـشان به کمیــــــن نشــستـه...

بـــانـــوی سرزمینم
ارزش خودت را بدان ... بدان ک تو
قرار است شیرین .. لیلی ...پرنسس ... تمام هستی یک مرد باشی
قرار است چشمانت گرما بخش مردی باشد
قرار است آغوشت لطیف ترین جایگاه مردی باشد
قرار است موهایت نوازش گر بی خوابی های مردی باشد
قرار است شخصیت اوج غرور مردی باشد
پــــــــــــــــــــــس لطفا مراقب خودت باش ...
 

 

شنیده بودم " پـــا "، " قــلب دوم " است

امّا باور نداشتــــــــم

تا آن زمــــان كه فهمیــــدم

وقتـــــی دل مانـــدن ندارم ...

پای ایســــتادن هــــــــــم نیست ...!!! ♥♥

اینــــجا تا پیراهـــنت راســـیاه نبینند

باور نمـــی کنند چیزی

از دســــت داده باشـی ...!!!♥♥♥



دخــــــــتر غریبــــــــه ....

بــــــــه حلقه اش نگاه کــــــــرد به عکــــــــس دخترش که روی صفحه گوشــــــــی بود..

به یــــــــک عمر زندگــــــــی شرافتمندانه اما انــــــــدام دختر غریبــــــــه را

          بیشــــــــتر پسندید....

سر میز شام یادت که می افتم بغض میکنم،اشک در چشمانم حلقه میزند

و همه با تعجب نگاهم میکنند

.
.
.

.
.
.
لبخندی میزنم و میگویم:چقدر داغ بود...!!!

دلم می خواهد بخوابم ....

مثل ماهی حوضمان 

که چند روزیست روی آب خوابیده است 

دیگر به همه چیز شک کرده ام

می گویند : آب نطلبیده ، مــراد است.

هر چه بالا پایین می کنم ، نمیفهمم

این چشمانم پس کی مراد میگیرند؟!

این روز ها در خودم به دنبال کلیک راست میگردم،

تا از خودم copy بگیرم و کنار خودم paste کنم ...

شاید از این تنهایی خلاص شوم ...!!

 

گاهی دلم می خواهد همه چیز تار و خاکستری نباشد ...

سفید باشد... یا حداقل آبی...

گوش هایم را بگیرم و آرام آرام پیش روم...

دلم یک حس سرد می خواهد...

مثل وقتی که سرت را زیر آب می کنی و همه چیز در کندی زمان

و آبی مکان پیش می رود...

آرام آرام...

دلم آرامش می خواهد...

 

[تصویر:  90b3jp1d80lbmz2qjgz1.jpg]
 
 تنها نشسته ام...

چای مینوشم، و بغض می کنم !

هیچکس مرا به یاد نمی آورد !

این همه آدم، روی کهکشان به این بزرگی !

و من ...

حتی آرزوی یکی نبودم ...

دیگــر نـه از حــادثــه خبـــرى هسـت...
و نــه از اعجــاز چشــم هـــاى آشنــا ...
از دلتنگــى هـــایــم كــه بگــذریــم ،
تنهـــایــى تنهـــا اتفـــاق ایــن روزهـــاى مــن اسـت!!!